قسمت دوم: لحظه آتی؛ آنچه در پیشروی ماست
ما به چیز تازهای فراخوانده میشويم. به ناکجا آبادی که از آن هیچ انسانی نیست. به جنگلی رانده می شویم که در آن هیچ گونه راه آشنا و تکراری وجود ندارد و از آنجا هیچکس برای راهنماییمان بازنگشته است. این چیزی است که وجود گرایان به آن اضطراب نیستی میگویند. زندگی در آینده یعنی جهش زدن به جایگاهی نامعلوم، و این کار نیازمند میزانی از شجاعت است که هیچ نمونهی در دسترس و فوری در اختیار ما نیست و افراد اندکی آن را درک می کنند.
(منبع: کتاب شجاعت خلاق بودن اثر رولو می)
درکی از آنچه رولومی میگوید:
زندگی بیش از آنکه نبودش هراس آور باشد، جریان آن و چگونگی وجود آن بعد از این قطع جریان است که هراس آور است. چگونگی بودن ما در این دنیا، نه به ازای هر انسان یک چگونگی، که به ازای هر لحظه برای یک انسان چگونگی وجود دارد. هیچ دو روشی مانند یکدیگر نیست. و همین امر که الگویی برای زیستن وجود ندارد، هراسی بس ویرانگر بر پیکرهی جان آدمی است.
کسی نیست که به شما بگوید چگونه باشید، و انسانی که خود آن را تجربه کرده است، اگر به درستی باشد، فقط میتواند بگوید چه چیز هایی امکان آن را از ما سلب میکنند. گرچه در لحظهی کنون میزیایم، اما، آنچه در پیشروی ماست، آیندهای نامعلوم است. ما لحظه را به حکم گرهخوردگی با آینده میگذرانیم و این، امری هراس آور است. و تمام آنچه فرد متحمل آن میشود، نیازمند شجاعت است.
به قلم مصطفی یونسی سینکی
روان تحلیلگر وجودی