تفسیرهای ذهنی
(آنچه نمی بینیم …!)
ذهن بی مهابا می اندیشد و بی مهابا از اندیشیدن اجتناب می کند. آنچه بدان، دانش لقب می دهد، آن چیزی نیست که باید بدان بیاندیشد؛ همان چیزی ست که از آن، گریزان است .هر آنچه ذهن طالب آن است، اگر هزار هم باشد، نقطه ای ست که ذهن را به گریز وادار می کند. ذهن چونین القا می کند که می داند، درست است، می داند، اما نه آنچه را که باید بداند.
ذهن ِ عمیق من، ذهن نا پیدای من، ذهن بقا و هستی من، اجازه ای را برای افزایش سطح دانش ذهن هستنده من نمی دهد؛ چرا که نتیجه چونین امری، تحمیل اضطرابی جدید است که از چارچوب آرام کنندگی روان، خارج است. پس ذهن، به آنچه برایش اولویت است، می چسبد؛ نه آنچه برایش اولویت است [نه آنچه من تعیین می کنم]!
به قلم مصطفی یونسی سینکی
روان تحلیلگر وجودی
میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۲ رای
0