محک
موقعیت، تعیین کنندگی بالایی دارد؛ اینکه شخص چگونه عمل می کند، تصمیم می گیرد، می اندیشد و احساس می کند، در دل موقعیت مشخص می شود. اما آنچه بیش از پیش اهمیت دارد، سختی ِ موقعیت است. منظور از سختی، درجه ی بحرانی بودن موقعیت است. طبیعی ست که در شرایط عادی که همه چیز مهیا بوده و آرامش و امنیت برقرار است، موسیقی شادی نواخته شده است، رقص و پایکوبی به راه است، به دور یگدیگر حلقه زده و دست در دست یکدیگر گذاریم.
اما شده از خود سوال بپرسیم که آیا در شرایط سخت و بحرانی نیز اینچنین به دور فرد بحران زده، حلقه خواهیم زد؟ و آیا در پاسخ به این پرسش، با خود، صادقیم؟ حلقه اجتماعی انسان ها دقیقا در همین موقعیت های سخت، معنا می یابد؛ در واقع وقتی سخن از همدلی به میان می آید، جایی جز درد ها و رنج ها، نمی توان به دنبال همدلی گشت؛ شادی ها، به خودی خود، معنی خود را می یابند (یافته اند)؛ این رنج ها هستند که به معنا نیاز دارند؛ این سختی ها هستند که به همدلی نیاز دارند؛ و این بحران ها هستند که محتاج حمایت های جمعی اند.
به قلم مصطفی یونسی سینکی
روان تحلیلگر وجودی