افزایش اضطراب مخرب و ویرانگر
به واسطۀ دویدن و فرار کردن Run & escape
مبتنی بر ماهیت وجودی اضطراب، اضطراب یک جزئی از کل ِ وجود است، با مکانیزمی به صورت ناخودآگاه. شاید در لفظ بگوییم که مضطربیم، اما در واقع ما توانایی تشخیص اضطراب را نداریم. هر آنچه ما در قالب افکار، احساسات، هیجانات و حالات خلقی تجربه می کنیم، نمود بیرونی اضطراب است؛ اضطرابی که به واسطۀ اضطراب وجودی فعال شده است.
این اضطراب به پشتوانه ی محدودیت رشد می کند؛ یعنی هرچه فرد در زندگی خویش، از خویشتن ِ خویش گریزان بوده، زندگی را به صورت صرفا زنده ماندن بگذراند، و سطحی ترین لایه های روابط را برقرار کرده و عملا هیچ درک عمیقی از مفاهیم زندگی را برای خویش تعریف نکند، این اضطراب بیش از پیش از دخمه ی خودش بیرون آمده و این خودنمایی دقیقا باعث افزایش سطوح مختلف محدودیت در ابعاد زندگی خواهد شد.
فرار کردن از ابراز وجود در ابعاد شخصی و اجتماعی، یکی از راه های برهم خوردن تعادل در اضطراب است. رها کردن ها و گذر کردن ها، نادیده گرفتن ها و نشنیدن ها، سیر رشد و تکامل دوره ای را سپری نکردن، فاصله گرفتن از جامعه، همه و همه به افزایش سطح اضطراب دامن خواهند زد. این دقیقا همان نوع ِ مخرب و ویرانگر اضطراب است که خود عاملی برای اعمال محدودیت های بیشتر است.
آنچه اضطراب را در بهینه ترین سطح قرار می دهد، زندگی غنی است. به قول سقراط، “زندگی را به تمامی زیستن”. از تمامی ابعاد وجود خویش در مسیر زندگی بهره جستن، و خویشتن ِ خویش را درین مسیر تعالی بخشیدن.
به قلم مصطفی یونسی سینکی
روان تحلیلگر وجودی