آغوش ات را بگشای
وجود آدمی از ابتدا به یگانگی بود؛ گرچه اکنون ما انسان ها در دوگانگی جنسیتی هستیم، و از من و تو به تعداد میلیارد ها انسان تکثیر یافته و زندگانی می گذرانند؛ اما با این حال، با گذشت میلیون ها سال از اولین موجود روی کره زمین، ما یگانه ایم و در آنی، آنیم. همه ما از ابتدا خود را در آغوش می گیریم، و این شروع ماجراست؛ اما باید یادمان باشد که این آغوش را برای یکدیگر بگشاییم. البته نه تنها یکدیگر، که تمامی موجودات و جانداران و مخلوقات این جهان پهناور.
آن کس که اولین آغوش را برایمان می گشاید، مادر است؛ و آنکس که آخرین آغوش را برایمان آماده می کند، خاک است. این مسیر سراسر آغوشی ست گشاده، و چه زیباست که ما نیز آغوشمان را برای هر چیزی بگشاییم. وقتی سخن از آغوش باز به میان می آید، آغوش صرفا یک جسم متشکل از بالا تنه، دو دست و سینه ای برای پیوند نیست؛ ذهنیت ماست؛ افکار و احساسات ماست؛ عواطف و هیجانات ماست؛ آغوش، جهان بینی ماست.
آغوش، خلاصه ای از بودن و شدن ما درین جهان پهناور و گسترده است؛ و نشان دهندۀ اینکه ما به چه میزان توانایی پذیرش خویشتن ِ خویش، دیگران، تجارب، طبیعت، و هرآنچه در بین «من و پیرامون من» وجود دارد را داریم. امروز ۲۱ ژانویه روز جهانی بغل کردن و در آغوش گرفتن است؛ بیایید یکدیگر را و هرآنچه وجود دارد را در آغوش بگیریم؛ چرا که ما برای رسیدن به یگانگی به آغوش نیازمندیم.
به قلم مصطفی یونسی سینکی
روان تحلیلگر وجودی