جهان بینی
شخص از دوران کودکی، سال ها تصویری غیر واقع بینانه و خوشبینانه دارد؛ حال بعد از بیدار شدن از جهان رویایی امن دوران کودکی، در منتهی الیه مقابل قرار می گیرد؛ یعنی، اتخاذ تصویری غیر واقع بینانه و غم انگیز. یکی از نقش های والدین ساخت، تزریق و تحمیل جهان بینی به ذهن کودک است. خب الان این مفید است یا مضر؟ آیا باید باشد یا نباید باشد؟ درمورد این فرایند باید بگویم که لازم است.
اما اینکه برای کودک مفید است یا مضر، وابسته است به اینکه والدین تا چه حد در این نقش موفق بوده اند! آنچه والدین به کودک انتقال می دهند، نگرش، ساختار احساسات، هیجانات و عواطف، و همچنین افکار و رفتار های کودک را تعیین می کند. با فرض ناکارامد و افراطی بودن عناصر تشکیل دهندۀ این جهان بینی، باید بگویم که کودک در مسیر رشدی خود، دچار یک توهم بزرگ می شود. او براساس یک جهان بینی غیر واقع بینانه در مسیر زندگی گام برداشته، و هرچه بزرگتر می شود، بیشتر با غیر واقعی بودن اصوراتش روبرو می شود.
درست است که او با واقعیات روبرو می شود، اما اقدامی برای ساخت واقعیات برای خود نمی کند؛ بلکه دقیقا آن روی دیگر سکه را برای خودش می سازد؛ یعنی همان دنیای غیر واقع بینانه، اما در تقابل با قبلی! اگر تا اکنون برای کودک، دنیا یک جای امن و صلح جو است، حال دنیا تبدیل می شود به متخاصم ترین و خطرناک ترین! و یا، اگر دنیا جایی بسیار خطرناک است، من بعد تبدیل می شود به دنیایی سرشار از امنیت و بدون هیچگونه خطری!
به قلم مصطفی یونسی سینکی
روان تحلیلگر وجودی