تولدی دیگر
آدمی “بدون توقف” (بدون تولد) در حال زایش است. با هر نفس اش، چیزی تولید می کند؛ رفتار، کردار، افکار، سخن، نوازش هایش، و هر آنچه از او خارج گردد، زایش اوست. در واقع با تولد هر آدمی، میلیاردها آدم دیگر متولد می شود. این یک زنجیره ی غیر قابل توقف است؛ حتی اگر فرد متولد شده، خارج از اجتماع انسانی به زندگی ادامه دهد.
انسان موثر است، و در عین حال، تاثیر پذیر. تاثر، در ورای روابط فاعل یا مفعول تعریف می شود. سخت ترین قسمت قضیه آنجاست که ما از بخش عظیمی از تاثیر گذاری هایمان غافلیم. ما نمی دانیم که از سحرگاه تا شامگاه، در طول روز و در زمان بیداری، تا چه میزان بر خود، و دیگری (هر آنچه غیر از خود) تاثیر می گذاریم.
اگر صرفا برای چند لحظه افکارمان را از خطرناک ترین مفاهیم دور کنیم، و سعی در تمرکز بر آنچه که صرفا روی می دهد، داشته باشیم، شاید بتوان بهتر زایش را درک کرد. اما برای درک مقوله ی تولد، باید به تولدی دیگر و زایشی دیگر توجه کرد.
در واقع، ما متولد نمی شویم، ما دوباره متولد شده ایم. هر یک از ما انسان ها، تولد اولیه ی خود را به صورت مجزا تجربه نکرده است. همه ی ما در لحظه متولد شده ایم، اما در وحدت و یکپارچگی. اما به صورت جزئی از کل و رسیرن به فردیت، هر یک در فرایند تولدی دیگر پا بر زمین نهاده ایم.
اما آنچه باعث چنین تولدی شده است، پل اتصال وجود به وجود است، یعنی زن؛ به معنای دقیق تر، یعنی مادر. مادر، ما را از کلیت به فردیت و تجربه ی جزء بودن رسانده است. البته شاید در ظاهر کل بودن جذاب تر و بهتر باشد؛ اما باید بگویم که تعالی و رشد انسان، در جایگاه فردیتِ به سوی کلیت و یکپارچگیِ دوباره، معنا می یابد.
اگر الان هستیم، باید بدانیم که جزئی (فردی) از افرادی هستیم که %۹۵ آنها شانس تجربه ی تولدی دیگر را نداشته اند. “من” در جایگاه فردیت خویش، آمده ام که با کشف وجود خویشتن ِ خویش ام، به سمت “بودن” و “شدن” متمایل شوم؛ آمده ام تا با اختیار خود، به وحدت و یکپارچگی برسم.
به قلم مصطفی یونسی سینکی
روان تحلیلگر وجودی