قسمت سوم: بحران های دوره ای
یالوم خطاب به بلین: بر اساس توضیحات روشن تو از واقعیت زندگی سارا، معلوم است که او حالا با چندین آشوب در زندگیش درگیر است. سندروم آشیانه خالی و بحران میانسالی. سن و سال او چنین تلاطم هایی را ایجاب می‌کند. و اینکه، کسی در خانه‌ی او نیست و در این دنیا تنها است. بنابراین سارا در در موقعیتی قرار گرفته که یک فیلسوف اگزیستانسیال ممکن است آن را تجربه‌ی مرز بداند. منظور ما از تجربه‌ی مرز، تجربه‌ی ضروری و لازمی است که او را به مرحله‌ی بعدی هستی‌اش در زندگی روانه می‌کند.
(منبع: کتاب رواندرمانی با نظارت اروین یالوم)
نگاهی به مفاهیم مطرح شده در کلام یالوم :
هر دوره از زندگی انسان شامل آشفتگی های خاص همآن دوره است. در اینجا کاراکتر سارا با دورۀ میانسال روبروست که همین میانسالى خود بحرانی قابل توجه برای انسان است بس جای تعجب نیست افزار در این دوره با مشکلات خاص روان دست و پنجه نرم کنند.
سندرم آشیانه خالی، مرحلۀ آخر حضور فرزند همراه با خانواده در خانه است که البته با خروج آخرین فرزند از خانه تجربه می شود و / یا خروج فرزندی که والد بیشترین سطح از وابستگی را به او دارد.
میانسالى یعنی آغاز ناتوانی کهولت ضعف وابستگی به دیگران برای رفع عادی ترین نیازها ترس و هراس های مربوط به تنهایی و بیماری و یا حتی تجربۀ مرگ در تنهایی و نبود کسی که بدن بی جان ما را جمع کند.
و اما تجربۀ مرز، که از مهمترین تجارب ما انسان هاست. می تواند ما را در موقعیتی قرار دهد که از دریچۀ متفاوتی به زندگی نگاه کنیم. مرز میتواند زندگی ما را ارتقا داده و باعث افزایش کیفیت و غنای آن شود.
به قلم مصطفی یونسی سینکی
روان تحلیلگر وجودی
