بد ایمانی
ایمان نه صفر است که نباشد، نه مطلق است که همیشه باشد. ایمان وابسته مسائل زیادی است از جمله شخصیت، روان، محیط پیرامون، شرایط زمانی و مکانی و موارد دیگر. وجود ایمان نسبی است و فرد خود میبایست آن را در وجود خودش روشن کرده و شکل دهد. چنین ایمانی، ایمان درست است چرا که توسط فرد ساخته شده است و تحمیلی نیست. اما اگر همین ایمان درست قرار باشد به طور دائم مورد استفاده قرار گیرد دیگر ایمان درستی نیست چرا که متغیر زمان و مکان برای آن درنظر گرفته نشده است و ماهیتی جزمی (متعصب و ثابت) به خود گرفته است.
بد ایمانی یا bad faith مسیر زندگی انسان، آرمان های او، اهداف پیشرو، عقاید و ارزش های او را تحتالشعاع قرار میدهد. نه تنها ثابت قدمی از بین میرود که حتی شخصی ادراکی درستی نسبت به موقعیتی که در آن قرار دارد نخواهد داشت. حتی هدفگذاری، رویاپردازی، و برنامهریزی که بخشی از زندگی جاری ماست، باید به پشتوانهی ایمان درست شکل بگیرند.
اگر ایمانی تحمیل شده باشد، فرد را دچار بد ایمانی میکند و همین میتواند همچون ویروسی مخرب به جان فرد و جامعه بیفتد و همه چیز را نابود کند. ایمان ساختی است و جز خود شخصی سازندهای ندارد. سیال است و منعطف، پدیدارشناس است و هستیگرا، کاشفی ست راستین و قاضیای است روشنبین.
به قلم مصطفی یونسی سینکی
روان تحلیلگر وجودی