بخشش یا انتقام ؟
لذت کدامیک بیشتر است ؟
پشت پرده ی هردو، رنجی نهفته است که “باید” تخلیه شود! رنجی که در قالب اخلاق مداری و انسان بودن، بزرگواری و تواضع، پوست می اندازد؛ اما غافل از آنکه این فقط استیصال و درماندگی فرد در ابراز خشم به شکل پرخاش و انتقام است؛ چون او نمی تواند انتقام بگیرد، پس می بخشد.
و یا در قالب احقاق حق، عدالت خواهی، آزادی خواهی، برپایی نظم و قانون، از بخشش می گذرد تا انتقام بگیرد. بخشش را ضعف می داند، بخشش را فرصت تکرار خطا برای فرد خاطی می داند. درواقع فرد نمی داند که رنجی که باید تخلیه شود تا مبادا خشم به روی خود من برگردد، پشت پرده ی این انتقام است.
بخشش و انتقام، دو روی سکه هستند؛ در هردو فرد در حالت انفعال قرار دارد. در هردو نمی داند چرا می بخشد یا چرا انتقام می گیرد. هیچ یک لذتی ندارند؛ بلکه، به قول چارلز بوکوفسکی که می گوید ما حتی به دنبال خوشی هم نیستیم، بلکه می خواهیم قدری کمتر رنج ببریم؛ راهی برای فرار از رنج درونی است؛ رنج انفعال وجودی، که همانند پتکی بر فرق سرمان، قربانی شدن و هیچ بودنمان را به رخ مان می کشد.
موضوع اصلی، و لذت بخش ترین کار، اول آگاهی از این رنج است و دوم، پذیرش وجود این رنج. و سوم، نه بخشش صرف، نه انتقام صرف. خروج از وضعیت انفعال وجودی و حرکت به سمت ابراز وجود است. به قول معروف، اینکه کاری انجام دهیم، نه اینکه صرفا نظارهگر باشیم.
به قلم مصطفی یونسی سینکی
روان تحلیلگر وجودی
سپیده
به نظر من انتقام بهتر از بخشش است 👌🏻