عشق در یاد مانده
آنچه از عشق ِ از دست رفته می ماند، یاد ِ آن است. یاد یا خاطره ای که از معشوقه در ذهن فرد حفظ می گردد. به اشارتی، به واسطۀ هر عامل و محرکی، یادآوری می شود. این عشق از دست رفته، در تمام وجوه وجودی فرد ریشه کرده است و به هر دلیلی، متبلور می شود. ساعات و دقایق و ثانیه ها، موقعیت مکانی و جغرافیایی، عطر و طعم و بو، انواع حالات احساسی و هیجانی، و هرآنچه فرد در رابطه با معشوقه اش تجربه کرده است را شامل می گردد.
فرد تا مدت ها با چنین یادآوری هایی سر می کند و به تصویرسازی های ذهنی می پردازد. اما این پروسه مدت زمان تقریبی و مشخصی دارد. اما اگر شخص نتواند دوره ی سوگواری این فقدان را طی کند، قاعدتا دچار حالات روانپریشی خواهد شد. ویژگی های سایکوز به مرور زمان در فرد پدیدار شده و فرد را از زندگی باز می دارد. حالات افسردگی و اضطراب، آشفتگی روانی و پرخاشگری در فرد بروز کرده و به مرور زمان زندگی اش معطوف همان معشوقه ی از دست رفته می کند.
عشق در یاد مانده، سازنده و کمک کننده نیست؛ نوعی آسیب روانی است که زندگی فرد را مختل می کند. در اثر سوگواری ناتمام ایجاد شده و برای همیشه در ذهن فرد باقی خواهد ماند. اگر دچار چنین عشقی شده اید، با این آگاهی که هیچ ارتباطی به بودن یا نبودن معشوق ندارد، شما نیاز دارید تا روان درمانی شوید. درغیراینصورت آسیب های روانی شدیدتری در آینده در شما شکل خواهد گرفت.
به قلم مصطفی یونسی سینکی
روان تحلیلگر وجودی