آمال و آرزو ها؛ انگیزه ای برای زیستن
اگر می خواهید شریان زیستن یک فرد را در نطفه عقیم کنید، کافی است آرزو هایش را به قتل برسانید. درواقع آنچه انسان را به حرکت واداشته و انگیزه ای برای زیستنش در گرداب رنج های زندگی می شود، آرزو های اوست. این آرزو ها، بالفعل سازی ِ بالقوه های فرد است؛ انسان از بد تولد می کوشد تا درین جهان جایگاهش را یافته و دست به ساخت جهان خویش بزند. یکی از پایه های لازمه و اساسی این مسیر، وجود چشمۀ جوشان آرزوهای اوست. آرزو رنگ و بوی زندگی است؛ سمبلی است برای جان دادن و ایثار؛ دلیلی است برای عشق ورزیدن.
آرزو ها جهان آیندۀ انسان است؛ آرزوها، نقطۀ شروع واقعیت سازی تخیلات بشری است؛ آنجا که بشر عزم خود را جزم می کند تا لباس تعالی و شکوفایی بر تن خود و جامعۀ خود کند. اگر آرزو ها نباشند، انگار که آینده ای نخواهد بود. موتور محرک بشری از کار افتاده، و همانند ماشینی می شود که فقط به امر ِ آمران گوش فرا می دهد. دیگر چنین انسانی را نمی توان یک ارگانیزم پویا دانست، چرا که دچار مردگی روانی شده است.
به قلم مصطفی یونسی سینکی
روان تحلیلگر وجودی